نرمان کازنیر در کتاب ” تشریح یک بیماری ” داستانی را نقل می کند که چگونه به کمک خنده به نحو معجزه آسایی از شر بیماری مزمن و خطرناکی رهایی یافته است. کازینز با تلاشی آگاهانه خنده را به عنوان ابزاری یگانه به کار گرفت تا اراده خود را در جهت امید و میل به زندگی بسیج نماید. وی برنامه روزانه خود را طوری تنظیم کرده بودکه ساعات زیادی را صرف تماشای فیلم ها یا برنامه های کمدی تلویزیون و مطالعه کتاب های فکاهی بنماید. بدیهی است که این کار تصورات ثابت درونی او را تغییر می داد و در وضعیت جسمی او نیز تغییرات بنیادی ایجاد می کرد و در نتیجه پیام های تازه ای به مراکز عصبی او داده می شد  که آن نیز پیامدهای جسمی مثبتی به دنبال داشت. یعنی بهتر می خوابید، کمتر درد می کشید و وضع عمومی او رو به بهبود بود.

سرانجام علی رغم گفته یکی از پزشکان معالج، که شانس بهبود او را یک پانصدم تخمین زده بود، به طور کامل بهبود یافت. کارنیز نتیجه می گیرد که ” هرگز نباید حتی در بدترین و نکبت بارترین شرایط، قابلیت های بازسازی جسم و ذهن را دست کم گرفت. نیروی حیات ناشناخته ترین نیروی جهان است.

تحقیقات جالبی اخیرا انتشار یافته که ممکن است روشنگر تجربه کازینز و یا موارد مشابه باشد. این مطالعات، ناظر بر نحوه تاثیر حالات چهره بر احساسات انسان است و نتیجه می گیرد که چنین نیست که ما در هنگام شادی لبخند بزنیم و یا موقعیکه روحیه شاد داریم بخندیم. بلکه برعکس خنده موجب یک رشته جریان های زیست شناسی می شود که به ما احساس شادی می دهد. در اثر خنده جریان خون به مغز افزایش می یابد و اکسیژن بیشتری به آن می رسد. و رشته های عصبی بیشتری تحریک می گردند.

از کتاب ” به سوی کامیابی 1  نیروی بیکران 
نوشته آنتونی رابینز
منبع : ایده شات